.
فلسفه و شعروعلوم انسانی
یک شنبه 7 اسفند 1398برچسب:, :: 2:20 ::  نويسنده : ناصر علی نژاد       

 



پنج شنبه 4 اسفند 1398برچسب:, :: 16:54 ::  نويسنده : ناصر علی نژاد       

یک کارشناس علوم انسانی و حوزه علم و فناوری با اشاره به وضعیت علوم انسانی در چند شاخص عملکردی سامانه علم و فناوری کشور گفت: این گروه از نظر تعداد مجلات و مقاله­های منتشرشده در وضعیت مطلوبی است اما کمترین درصد تولیدات علمی را در مجلات معتبر بین­المللی به خود اختصاص داده است.

به گزارش خبرگزاری مهر، دکتر جواد محمدی در یادداشتی به مهر آورده است: همان گونه که در مقدمه متن نقشه جامع علمی کشور اشاره شده است پیشرفت همه جانبه در علم نیازمند ترسیم نقشه راهی است که در آن نحوه طی مسیر، منابع و امکانات لازم، تقسیم کار در سطح ملی و الزامات طی این مسیر به طور شفاف و دقیق مشخص شده باشد.

در بین حوزه های مختلف علمی در نقشه جامع علمی کشور گروه علوم انسانی از اهمیت ویژه ای برخوردار است و دلیل آن تأثیر شگرف رشته های این گروه بر مشرب فکری و فرهنگی جامعه است. همچنین بررسی راهکارهای تقویت ارزشهای دینی- اخلاقی جامعه از یک نگاه علمی در حوزه علوم انسانی قرار می گیرد.

رشته های علوم انسانی از آن جهت حائز اهمیت هستند که شیوه حرکت در مسیر پیشرفت و یا به عبارت دیگر تدوین مبانی و ارزشهای بنیادین نقشه جامع علمی کشور و حتی با کمی اغماض ترسیم الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت از طریق متفکرین این حوزه صورت می پذیرد و بدیهی است ضعف و یا انحراف بسترهای فکری در این حوزه می تواند به انحراف در مسیر تفکر و حرکت جامعه منجر شود. در جای جای نقشه، توجه به علوم انسانی در پیشرفت علمی کشور دیده می شود.

در سالهای اخیر نیز بحث تحول در علوم انسانی مورد توجه متفکران حوزه و دانشگاه قرار گرفته است. ارتقاء سطح مطلوب تولید علم در علوم انسانی بر اساس مبانی اسلامی و نیازهای بومی؛ بند هفتم اهداف بخشی نظام علم، فناوری و نوآوری کشور را تشکیل می دهد.

یکی از اقدامات ملی در راهبرد کلان 5 حمایت از شبکه سازی دانشمندان و مؤسسات تحقیقاتی دینی در حوزه های مختلف دانش خصوصاً علوم انسانی است. از دیگر اقدامات مرتبط با علوم انسانی در این نقشه می توان به تقویت جایگاه رشته های علوم انسانی و معارف اسلامی در نظام آموزش و پرورش و جهت دهی نخبگان به سمت تحصیل در این حوزه ها از طریق ارتقای کیفی محتوا و شیوه های آموزشی (راهبرد کلان 6)، بهره گیری از فرصتهای جهانی و توانمندیهای ملی برای توسعه و تعالی حوزه علوم انسانی و اجتماعی بر اساس مبانی بینشی و ارزشی اسلام (راهبرد کلان 9) اشاره کرد.

9 راهبرد ملی و 31 اقدام در راهبرد کلان با عنوان متحول سازی و ارتقای کمّی و کیفی در علوم انسانی و هنر مبتنی بر معارف اسلامی به طور خاص به مبحث ارتقای علوم انسانی پرداخته اند.

از جمله راهبردهای ملی مطرح شده در این زمینه می توان به موارد زیر اشاره کرد:

• گسترش گرایشهای میان رشتهای در درون علوم انسانی و بین رشته های علوم انسانی با سایر علوم، بر اساس نگرش اسلامی با رویکرد رفع نیازهای علمی و اجتماعی

• ایجاد ساختارهای خاص حمایت از توسعه کیفی علوم انسانی و معارف اسلامی

• توسعه و بومی سازی هنر و علوم انسانی کاربردی و متناسب سازی رشته های آنها با نیازهای واقعی کشور

همچنین برخی از اقدامات ملی طرح شده در این راهبرد کلان عبارتند از:

• توسعه پژوهشهای بنیادی معرفتی در حوزه علوم انسانی مبتنی بر مبانی اسلامی و ارائه تولیدات علمی آنها به جهان

• حمایت از تأسیس انجمنها و پژوهشگاهها و قطبهای علمی مشترک بین حوزه و دانشگاه به منظور شکل گیری و تکوین دیدگاهها و نظریات اسلامی در حوزه علوم انسانی

• ایجاد سازوکارهای تشویق نظریه پردازان در حوزههای علوم انسانی و معارف اسلامی و انتشار دستاوردهای آنان

• بازنگری در توسعه کمی و کیفی رشتههای علوم انسانی و میزان پذیرش دانشجو بر اساس نیازهای جامعه و وجود فرصتهای شغلی

در این مقاله سعی خواهد شد وضعیت گروه علوم انسانی در قالب چند شاخص ترسیم و ارائه شود. این امر با کمک چند شاخص صورت خواهد گرفت. شاخصهای انتخابی در این نوشتار به ترتیب ذیل هستند:

نمودار 1 - تعداد طرحهای تحقیقاتی در گروههای علمی مختلف در سال 1387

تعداد طرحهای تحقیقاتی در گروههای مختلف

نمودار 1 تعداد طرحهای تحقیقاتی در گروههای علمی مختلف در سال 1387 را نشان می دهد. گروه علوم انسانی در بین پنج گروه علمی با 5/19 درصد توانسته است از نظر مجموع طرحهای تحقیقاتی رتبه سوم را کسب کند. گروه فنی و مهندسی با 26 درصد در بین این گروهها بیشترین تعداد طرحهای تحقیقاتی را دارا است.

نمودار 2 - تعداد مجلات علمی دارای مجوز به تفکیک گروه در سال 1389

تعداد مجلات علمی معتبر به تفکیک گروه

گروه علوم انسانی از نظر تعداد مجلات معتبر علمی در بین گروههای علمی وضعیت برتری دارد. در گروه علوم انسانی تعداد 339 مجله علمی - پژوهشی و علمی - ترویجی از وزارت علوم، تحقیقات و فناوری مجوز علمی دریافت کرده اند. اختلاف تعداد مجلات در این گروه با گروه های دیگر بسیار زیاد است. این گروه با 44 درصد بیشترین تعداد مجلات و گروه علوم پایه با 7 درصد کمترین تعداد مجلات علمی کشور را دارند.

نمودار 3 - درصد مقاله­های گروههای مختلف از کل مقاله ها

درصد مقاله‌های گروههای مختلف از کل مقاله‌ها

نمودار 3، درصد مقاله­های منتشرشده در مجلات علمی - پژوهشی و علمی - ترویجی کلیه گروههای علمی را نشان می­دهد. گروه علوم انسانی از نظر تعداد و درصد مقاله­های منتشرشده در مجلات علمی در رتبه دوم نمودار یعنی بعد از گروه علوم پزشکی قرار دارد. هر چند این گروه، تعداد بیشتری از مجلات را در مقایسه با گروه علوم پزشکی دارد ولی متاسفانه مشاهده می­شود که درصد مقالات منتشرشده آن در مقایسه با گروه علوم پزشکی کمتر است.

نمودار 4 - تعداد تولیدات علمی در مجلات معتبر داخلی و بین المللی در سال 1387  

وضعیت انتشار تولیدات علمی در مجلات معتبر بین­المللی

نمودار 4 نشان می­دهد تعداد تولیدات علمی گروه علوم انسانی در مجلات داخلی تنها کمتر از گروه علوم پزشکی است ولی تولیدات علمی گروه علوم انسانی در مجلات معتبر بین­المللی در مقایسه با دیگر گروهها بسیار کمتر است، به ­طوریکه این گروه در سال 1383 فقط 7/1 درصد از تولیدات علمی بین­المللی کشور را در بین کلیه گروههای علمی به خود اختصاص داده است. این درصد با توجه به تعداد پژوهشگران، دانشجویان و اعضای هیأت علمی در این گروه بسیار ناچیز است.

نمودار 5 - درصد محققان، درصد مقالات منتشره در مجلات علمی داخل و درصد تولیدات علمی در مجلات معتبر بین المللی

نمودار 5 نشان می دهد درصد محققان، درصد مقالات منتشره در مجلات علمی داخل و درصد تولیدات علمی در مجلات معتبر بین المللی با اختلاف زیادی در گروههای علمی مختلف روبروست. بررسی توزیع محققان در گروههای تخصصی در کنار مقالات منتشره آنها نشان می دهد که توزیع مقالات منتشره در این گروهها اختلاف زیادی با توزیع محققان دارد. با اینکه حدود 7 درصد از محققان کشور در رشته علوم پزشکی هستند ولی حدود 26 درصد از تولیدات علمی ایران در سطح بین المللی و 39 درصد از مقالات منتشره در مجلات داخلی متعلق به این رشته است.

همچنین در گروه علوم پایه، درصد تولیدات علمی منتشره در مجلات معتبر بین المللی حدود سه برابر درصد محققان این گروه از کل محققان است. در گروههای فنی و مهندسی و علوم کشاورزی درصد محققان بیشتر از درصد مقالات منتشره به تفکیک است. در گروه علوم انسانی درصد مقالات منتشره در مجلات داخلی بیشتر از درصد محققان ولی درصد تولیدات علمی بین المللی بسیار کمتر از درصد محققان در این گروه است.

نتیجه­گیری

بررسی وضعیت گروه علوم انسانی در چند شاخص عملکردی سامانه علم و فناوری کشور نشان می­دهد که این گروه از نظر تعداد مجلات علمی- پژوهشی و علمی- ترویجی و تعداد مقاله­های منتشرشده در آنها از وضعیت مطلوبی برخوردار است. درصد بسیار بالایی از مجلات و مقاله­های علمی- ترویجی در گروه علوم انسانی منتشر می­شود.

وضعیت گروه علوم انسانی در زمینه تعداد تولیدات علمی در مجلات معتبر بین­المللی بسیار متفاوت از تولیدات علمی داخلی است. این گروه، کمترین درصد تولیدات علمی ایران را در مجلات معتبر بین­المللی به خود اختصاص داده است. بررسی توسعه علوم به تفکیک گروه­های علمی مختلف نیز نشان می­دهد که گروه علوم انسانی همانند بقیه گروه­ها از نظر درصد محققان، درصد مقاله های منتشرشده داخلی و خارجی از توازن برخوردار نیست.

 

در مجموع، این ارزیابی نشان می­دهد که گروه علوم انسانی در مقایسه با دیگر گروههای علمی از برتری خاصی برخوردار نیست ولی با توجه به نیروهای بالقوه خود در مقایسه با دیگر گروههای علمی، توانایی و ظرفیت پیشرفت زیادی دارد. بر این اساس امید است با تاکیدات نقشه جامع علمی کشور و تحقق آن شاهد ارتقای جایگاه علوم انسانی در کشور باشیم.



یک شنبه 11 دی 1390برچسب:, :: 13:16 ::  نويسنده : ناصر علی نژاد       

World's Best Universities: Sociology

Sociology students learn about humans and their interactions with each other. Those with a sociology degree can pursue a wide range of careers, including jobs in criminal justice, advocacy, and education. These are the world's top universities for sociology. See the methodology.

Filter World's Best Universities by subject or location:

Subjects

View All World's Best Universities

Rank School Overall Score Academic Reputation Score Employer Reputation Score Citations per Paper Score
#1
Harvard University

United States

98.3 100.0 99.3 84.0
#2 89.0 96.0 57.0 65.2
#3
University of Oxford

United Kingdom

85.9 90.1 87.8 50.6
#4
University of Cambridge

United Kingdom

79.4 81.8 100.0 39.4
#5
University of Chicago

United States

78.4 83.9 45.3 67.7
#6
Stanford University

United States

75.4 76.5 65.3 76.2
#7 74.9 77.9 41.7 84.1
#8
Yale University

United States

72.9 73.3 58.8 84.1
#9
Columbia University

United States

72.8 75.3 56.4 68.7
#10 72.6 74.5 84.3 45.4
#11 71.2 79.6 30.0 44.7
#12
Princeton University

United States

70.8 74.5 44.0 67.9
#13 66.6 72.8 41.1 42.3
#14
University of Michigan

United States

61.6 63.4 42.4 66.2
#15 60.2 61.2 58.8 53.6
#16 60.1 64.7 43.1 40.0
#16 60.1 63.4 37.6 55.7
#18 59.8 64.7 18.6 61.7
#19 58.8 58.7 66.7 51.2
#20 57.4 56.5 57.6 64.8
#21
University of Manchester

United Kingdom

56.0 56.6 41.4 65.5
#22 55.5 55.4 51.5 60.5
#23 54.7 54.4 44.2 67.7
#24
Cornell University

United States

52.1 49.9 34.4 87.0
#25 49.7 53.8 45.9 20.6


شنبه 10 دی 1390برچسب:, :: 14:0 ::  نويسنده : ناصر علی نژاد       
پنج شنبه 24 آذر 1390برچسب:, :: 1:54 ::  نويسنده : ناصر علی نژاد       
جمعه 18 آذر 1390برچسب:, :: 14:48 ::  نويسنده : ناصر علی نژاد       

کنگره فلسفه در15 سپتامبردر دانشگاه مونیخ

XXII. Deutscher Kongress für Philosophie

Vom 11. bis zum 15. September 2011 findet der XXII. Deutsche Kongress für Philosophie zum Thema "Welt der Gründe" an der Ludwig-Maximilians-Universität München statt. Sowohl die wissenschaftliche als auch die lebensweltliche Praxis sind ohne den Austausch von Gründen nicht denkbar und dennoch ist notorisch unklar,

برای استفاده بیشتر کلیک کنید:

http://www.dgphil2011.uni-muenchen.de/index.html



ادامه مطلب ...


چهار شنبه 16 آذر 1390برچسب:, :: 17:2 ::  نويسنده : ناصر علی نژاد       
چهار شنبه 16 آذر 1390برچسب:, :: 16:45 ::  نويسنده : ناصر علی نژاد       
چهار شنبه 16 آذر 1390برچسب:, :: 3:29 ::  نويسنده : ناصر علی نژاد       
سه شنبه 15 آذر 1398برچسب:, :: 21:20 ::  نويسنده : ناصر علی نژاد       

 

amar_3.jpg.crop_display.jpg

Amartya Sen, Indian economist and 1998 Nobel Prize winner in economics, has been felicitated with the National Medals of Arts and Humanities award by the US President Barack Obama at a glittering White House function here.

“We even have an economist, which we don’t always get on stage,” Obama said referring to 78-year-old Sen, before he presented the 2011 National Medal of Arts and National Humanities.

“Sen is being awarded the 2011 National Humanities Medal for his insights into the causes of poverty, famine, and injustice. By applying philosophical thinking to questions of policy, he has changed how standards of living are measured and increased our understanding of how to fight hunger,” said the citation, read by a military aid of the US President.

Few minutes later, Sen was on the stage to receive the medal from Obama, the two Nobel Laureate were seen chatting on some issues, which was inaudible to the audience.

 

 



سه شنبه 15 آذر 1390برچسب:, :: 20:17 ::  نويسنده : ناصر علی نژاد       

مشک برداشت که سیراب کند دریا را

رفت تا تشنگی اش آب کند دریا را

آب روشن شد و عکس قمر افتاد درآب

ماه می خواست که مهتاب کند دریا را

کوفه شد، علقمه شق القمری دیگر دید

ماه افتاد که محراب کند دریا را

تا خجالت بکشد،سرخ شود چهرهء آب

زخم می خورد که خوناب کند دریا را

ناگهان موج برآمد که رسید اقیانوس

تا در آغوش خودش خواب کند دریا را

آب مهریهء گل بود والا خورشید

در توان داشت که مرداب کند دریا را

 

روی دست تو ندیده است کسی دریا دل

چون خدا خواست که نایاب کند دریا را

                         



سه شنبه 15 آذر 1390برچسب:, :: 1:57 ::  نويسنده : ناصر علی نژاد       

سیدحمیدرضا برقعی

دفتر قصه ورق می خورد آرام آرام
::::
 

 

 

یا حبیب الباکین

 

چشم وا کن احد آیینهء عبرت شد و رفت

 دشمن باخته بر جنگ مسلط شد و رفت

 آنکه انگیزه اش از جنگ غنیمت باشد

 با خبر نیست که طاعت به اطاعت باشد

داد و بیداد که در بطن طلا آهن بود

چه بگویم که غنیمت رکب دشمن بود

برای استفاده کلیک کنید:

http://parsedarkhial.blogfa.com/



ادامه مطلب ...


یک شنبه 13 آذر 1390برچسب:, :: 14:11 ::  نويسنده : ناصر علی نژاد       

  دکتر علیرضا قزوه


هنگام محرّم شد و هنگام عزا، های

برخیز و بخوان مرثیت کرببلا، های


پیراهن نیلی به تن تکیه بپوشان

درهای حسینیه ی دل را بگشا، های


طبّال بزن طبل که با گریه درآیند

طّبال بزن باز بر این طبل عزا، های

 

برای استفاده بیشتر کلیک کنید:

http://ghazveh.blogfa.com/


 



ادامه مطلب ...


سه شنبه 8 آذر 1390برچسب:, :: 23:48 ::  نويسنده : ناصر علی نژاد       

من را ببخش بابت این شعرواره ام
این آسمان تار و تهی از ستاره ام

من را ببخش ، بابت از نو سرودن و
تکرار دوست دارمت ای ماه پاره ام

باور کنی وَ یا نکنی، دل بدست توست
این بار تا کجا بکشانی دوباره ام

دست خودم که نیست اگر دلسپرده ام
در بند زلف توست دل پاره پاره ام

وقتی که کیمیای محبت به دل نشست
در التهاب ثانیه ها من چه کاره ام !

گیسوی یار راه پس و پیش بسته است
جز صید دام و دانه شدن چیست چاره ام

در راه عشق شکوه ز تیر بلا خطاست
آتش بزن به جان و دل پر شراره ام

چشم تو گفت این غزل نو رسیده را
باور کن ای غزال ، که من ، هیچ کاره ام

؟؟؟؟؟؟؟؟//



 



سه شنبه 8 آذر 1390برچسب:, :: 23:48 ::  نويسنده : ناصر علی نژاد       

 

              همایش کشوری افسانه ( نقد و تحلیل شعر معاصر ایران از نیما تا امروز ) در تاریخ 28 و 29 مهر 1389 در اراک به همت انجمن علمی – آموزشی معلمان زبان و ادبیات فارسی استان مرکزی و با همکاری انجمن ترویج زبان و ادب فارسی ایران و برخی از مراکز علمی و ادبی و دانشگاه های استان مرکزی برگزار گردید . مجموعه ی مقالات برگزیده ی این همایش در 984 صفحه و در قطع وزیری به کوشش آقای علی اکبر کمالی نهاد ، دبیر همایش ، توسط انتشارات فرتاب تهران  و با حمایت حوزه ی هنری استان مرکزی منتشر و به جامعه ی ادب دوستان ، خصوصا علاقه مندان به شعر معاصرتقدیم گردیده است .

         این اثر ارزشمند که با پیام وزیر محترم آموزش و پرورش ،  رییس محترم انجمن ترویج زبان و ادب فارسی ایران ، سخن دبیرمحترم  همایش و یک پیشگفتار آغاز گردیده ، در برگیرنده ی  54  مقاله ی ارزشمند و محققانه از استادان ، پژوهشگران و محققان گرانقدر در حوزه ی شعر معاصر است که در زیر فهرست آن ذکر می گردد  :

عزيزه احراري / تخيّل و تصوير در شاعري شاملو

دکتر موسي احمديان / بررسي تطبيقي شعر تصويري در شعر معاصر فارسي و انگليسي

احمد احمدی / ناروا ستیزی در شعر معاصر

دکتر علی اصغر ارجی / الگوی قصه در آثار نیما؛ با تحلیلی بر شعر«کار شب پا»

دکتر خدابخش اسداللهي / «زندگی و مرگ از دیدگاه فروغ فرخ زاد»

امید اسلام پناه / دو پیشکسوت شعر نو خویشاوند زبان و ادبیّات فارسی و عربی

دکتر ابراهیم اناری بزچلویی ـ  سميرا فراهاني / نگاهی تطبیقی به طنز سیاسی ـ اجتماعی نسیم شمال واحمد مطر

منصور پایمرد / رویکرد انسان گرایی در شعر نیما

دکتر سيّد ناصر جابري اردكانی / مقايسه‌ي مضامين، واژگان و تركيب‌هاي سهراب و فروغ فرخزاد

دکتر سید علی رضا حجازی / بررسی پیدایش و تکامل شعر نو پارسی

دکتر کاووس حسن لی / نسبت ما با نیما

دکتر حسن حيدري / نگاهي به ساختار تمثيل در شعر نيمايوشيج و رساله هاي شهاب الدين سهروردي

دکتر محمد خسروی شکیب / نقد معيارهاي ارزيابي سيستم فرمال در شعر معاصر

دکتر بهزاد خواجات / زاده ی اضطراب جهان

مهدي دهرامي / بررسي گونه هاي برجسته سازي در شعر سهراب سپهري

دکتر جواد دهقانیان / آرکائیسم در شعر اخوان ثالث

دکتر محسن ذوالفقاری / نقد و تحلیل عناصر زیبایی‌شناختی بر مجموعه‌ي «شبخوانی» شفیعی کدکنی

خديجه رحيمي / آسيب شناسي شعرمذهبي معاصر

دکتر محمدرضا روزبه / بررسی جمال شناسانه‌ی پاره‌ای از شگردهای زبانی در شعر قیصر امین پور

سليمان زادعبّاس / نقد، بررسي و تحليل زندگي و شعر سلمان هراتي

دکتر وحید سبزیان پور / کاوشی در جستجوی رشته‌های طلایی از ایران باستان تا نیما

محمد علي سليماني / آن روي ديگر چهره‌ي تابناك استاد شهريار  

دکتر علی سليمی ـ مهدی مرآتی / تعهد انساني و اجتماعي در شعر معاصر

اسنا سوزنده / جريان شناسي و تحليل موضوعات و محورهاي شعرانقلاب اسلامي

دکتر مهدی شریفیان ـ سهيلا صادقي / نیمای طبیعت‌گرا

دکتر سید اسعد شیخ احمدی / شعر موزون نیمایی و تطبیق آن با شعر عرب

دکتر قهــرمان شيـري / شعر گفتار و شعر پسانیمایی

محمد صادقی / سبک شناسی توصیفی شعر بیژن نجدی

دکتر فروغ صهبا / برخي از جنبه‌هاي زيبايي‌شناسي جديد در شعر قيصر امين‌پور

دکتر حمید طاهری ـ مریم رحمانی / مؤلفه ی زبان در شعر سپید

زهرا طاهري / منی دیگر و یا ديگريِ من، روایتی از "ديگري" در فروغ

دکتر عبدالله طلوعي‌آذر ـ شبنم حق بين / تحليل منظومه‌ي آرش كمان‌گير سياوش كسرايي براساس بن مايه‌ي اميد

دکتر محمد رضا عابدی / رد پای گونه های بدیع طنز در شعر شاعران انقلاب و پایداری

دکتر محمدرضا عمرانپور / نقد و تحليل منظومه‌ي «هزاره‌ي دوم آهوي کوهي» از م. سرشک

دکتر فیروز فاضلی ـ رقیه آزاد کرد محله / نقش تکرار در موسیقی شعر سپید

رحمان فلاحی مقدم / ترجمان عشق (تحلیلی بر کارکرد زبان در غزل رهی معیری)

دکتر حميدرضا قانوني / نگرش پروين اعتصامي، نخستين شاعر تربيت يافته و دانشور معاصر

حسن قمی / تحلیل شعر « ققنوس » نیما بر اساس نظریه‌ي سیستمی- نقشی هالیدی

حجت الله کرمی / با انسان درابدیتی پر ستاره

مسعود كشاورز ـ فرشته رستمي / خوانشي نقادانه از اشعار «هيوا مسيح»

علی اکبر کمالی نهاد / تحلیل برخي نمادها در منظومه ی«آرش کمانگیر»

دکتر رحيم كوشش ـ زهرانوري / «بررسي مضمون مرگ در اشعار احمد شاملو»

راحله لطفی / تحلیل مذهب در شعر طاهره صفّارزاده

دکتر حسنعلي محمّدي / درآمدي بر شعر نيمايي

مروت محمدي / سير تحول زبان در شعر فروغ فرخزاد

دکتر صفیه مراد خانی ـ مریم میزرایی مقدم / تصاویر سه بعدی در شعر حجم و کوبیسم

محمدمرادي / تطبيق و بررسي برخي مفاهيم مشترك بين شعر پايداري معاصر فارسي و عربي

دکتر جلیل مشیدی / دین گرایی فروغ فرخزاد

دکتر جلیل مشیدی ـ علی اکبر کمالی نهاد / نگرش عارفانه ی سهراب سپهری وجبران خلیل جبران به زندگی و مرگ

علی رضا مقامی / شکل گیری جریان های شعر در دوره ی معاصر

دکتر سیده زهرا موسوی / مضامین اخلاقی و عاطفی در شعر نو شهریار

محسن مير صادقي / من مرگ را سرودي کردم "مرگ در شعر و انديشه ي شاملو"

دکتر فاطمه مدرسی ـ فریده ابراهیمی / نقد و بررسی کهن الگوی پیر فرزانه در اشعار فروغ فرخزاد

غلامعلی ولاشجردی فراهانی / عبدالعظیم قریب و جایگاه وی در ادب معاصر ایران

 

 

 



سه شنبه 8 آذر 1390برچسب:, :: 23:48 ::  نويسنده : ناصر علی نژاد       

به روی گونه تابیدی و رفتی                                مرا با عشق سنجیدی و رفتی

تمام هستی ام نیلوفری بود                                    تو هستی مرا چیدی و رفتی

کنار انتظارت تا سحرگاه                                       شبی همپای پیچک ها نشستم

توازراه آمدی با ناز آنوقت                                     تمنای مرا دیدی و رفتی

شبی ازعشق توبا پونه گفتم                                    دل اوهم برای قصه ام سوخت  

غم انگیزاست توشیداییم را                                    به چشم خویش فهمیدی ورفتی

چه باید کرد این هم سرنوشتی                                ولی دل را به چشمت هدیه کردم

سرراهت که می رفتی تو آن را                            به یک پروانه بخشیدی و رفتی

صدایت کردم ازژرفای یک یاس                            به لحن آبی و نمناک باران

نمی دانم شنیدی، برنگشتی                                        ویااین بار نشنیدی و رفتی

نسیم از جاده های دور آمد                                        نگاهش کردم و چیزی به من گفت

توهم در انتظار یک بهانه                                          از این رفتار رنجیدی ورفتی

عجب دریای غمناکی است عشق                             ببین با سرنوشت من چها کرد

تمام غصه هایم مثل باران                                           فضای خاطرم را شستشو کرد

و تو به احترام این تلاطم                                            فقط یک لحظه باریدی و رفتی

دلم پرسید از پروانه یک شب                                    چرا عاشق شدن درد عجیبی است؟

و یادم هست تو یکبار این را                                      ز یک دیوانه پرسیدی و رفتی

تورا به جان گل سوگند دادم                                       فقط یک شب نیازم را ببینی

ولی در پاسخ این خواهش من                                    تو مثل غنچه خندیدی و رفتی

دلم گلدان شب بوهای رویاست                                   پراست از اطلسی های نگاهت

تو مثل یک گل سرخ وفادار                                        کنار خانه روییدی و رفتی

تمام بغض هایم مثل یک رنج                                       شکست و قصه ام در کوچه پیچید

ولی تو از صدای این شکستن                                    به جای قصه ترسیدی و رفتی

غروب کوچه های بی قراری                                     حضور روشنی را از تو می خواست

تو یک آن آمدی این روشنی را                                  به روی کوچه پاشیدی و رفتی

کنار من نشستی تا سپیده                                                  ولی چشمان تو جای دگر بود

و من می دانم آن شب تا سحرگاه                                 نگارت را پرستیدی و رفتی

نمی دانم چه می گویند گل ها                                         خدا می داند و نیلوفر و عشق

جنون در امتداد کوچه ی عشق                                       مرا تا آسمان با خودش برد

وتو در آخرین بن بست این راه                                     مرا دیوانه نامیدی و رفتی

شبی گفتی نداری دوست من را                                   نمی دانی که من آن شب چه کردم

خوشا بر حال آن چشمی که آن را                            به زیبایی پسندیدی و رفتی

هوای آسمان دیده ابریست                                              پرازتنهایی نمناک هجرت

تو تا بیراهه های بی قراری                                           دل من را کشانیدی و رفتی

کنار دیدگانت چشمه ای بود                                           ومن در پای چشمه تشنه ماندم

            تو بی آنکه بپرسی این عطش چیست                        ز آب چشمه نوشیدی و رفتی                  

   شاعر؟؟؟؟؟؟؟؟



سه شنبه 8 آذر 1390برچسب:, :: 23:48 ::  نويسنده : ناصر علی نژاد       
 

از غم خبری نبود اگر عشق نبود                                          
دل بود ولی چه سود اگر عشق نبود؟

بی رنگ تر از نقطه ی موهومی بود
این دایره‌ی کبود، اگر عشق نبود

از آینه‌ها غبار خاموشی را
عکس چه کسی زدود اگر عشق نبود؟

در سینه‌ی هر سنگ دلی در تپش است
از این همه دل چه سود اگر عشق نبود؟

بی عشق دلم جز گرهی کور چه بود؟
دل چشم نمی گشود اگر عشق نبود

از دست تو در این همه سرگردانی                                                          " زنده یاد قیصرامین پور"
تکلیف دلم چه بود اگر عشق نبود؟

 



سه شنبه 8 آذر 1390برچسب:, :: 23:48 ::  نويسنده : ناصر علی نژاد       

چرا مردم قفس را آفریدند؟

چرا پروانه را از شاخه چیدند؟

چرا پرواز ها را پر شکستند؟

چرا آوازها را سر بریدند؟

پس از کشف قفس پرواز پژمرد

سرودن بر لب بلبل گره خورد

کلاف لاله سر در گم فرو ماند

شکفتن در گلوی گل گره خورد

چرا نیلوفر آواز بلبل

به پای میله های سرد پیچید؟

چرا آواز غمگین قناری

درون سینه اش از درد پیچید؟

چرا لبخند گل پرپر شد و ریخت؟

چه شد آن آرزوهای بهاری؟

چرا در پشت میله خط خطی شد

صدای صاف آواز قناری؟

چرا لای کتابی خشک کردند

برای یادگاری پیچکی را؟

به دفترهای خود سنجاقکی کردند

پرپروانه و سنجاقکی را؟

خدا پر داد تا پرواز باشد

گلویی داد تا آواز باشد

خدا می خواست باغ آسمانها

به روی ما همیشه باز باشد

خدا بال و پر و پرواز شان داد

ولی مردم درون خود خزیدند

خدا هفت آسمان باز را ساخت

ولی مردم قفس را آفریدند

قیصر امین پور



سه شنبه 8 آذر 1390برچسب:, :: 23:48 ::  نويسنده : ناصر علی نژاد       

خسته ام از آرزوها ، آرزوهای شعاری

شوق پرواز مجازی ، بالهای استعاری

لحظه های کاغذی را، روز و شب تکرار کردن

خاطرات بایگانی، زندگی های اداری

آفتاب زرد و غمگین ، پله های رو به پایین

سقفهای سرد و سنگین ، آسمانهای اجاری

با نگاهی سر شکسته،چشمهایی پینه بسته

خسته از درهای بسته، خسته از چشم انتظاری

صندلی های خمیده، میزهای صف کشیده

خنده های لب پریده ، گریه های اختیاری

عصر جدول های خالی، پارک های این حوالی

پرسه های بی خیالی، نیمکت های خماری

رو نوشت روزها را، روی هم سنجاق کردم:

شنبه های بی پناهی ، جمعه های بی قراری

عاقبت پرونده ام را،با غبار آرزوها

خاک خواهد بست روزی ، باد خواهد برد باری

روی میز خالی من، صفحه ی باز حوادث

در ستون تسلیتها ، نامی از ما یادگاری



سه شنبه 8 آذر 1390برچسب:, :: 23:48 ::  نويسنده : ناصر علی نژاد       

ما هنوز سایه‌ایم زیر تیغ آفتاب
ما هنوز ساكتیم، نقش كهنه‌ای به قاب

روزهای بی‌درنگ خاطرات صلح و جنگ
مثل آهنیم و سنگ مثل آتشیم و آب

در تهاجم جهان، گردباد ناگهان
بین خاك و آسمان، تاب می‌خوریم تاب

شب در آتشیم و روز، كنده‌های نیم‌سوز
تا همیشه و هنوز در گناه و در عذاب

ما سكوت، ما عمیق، مومیایی و عتیق
ما دروغ، ما دریغ، ما خراب، ما خراب

عبدالجبار کاکایی


 



سه شنبه 8 آذر 1390برچسب:, :: 23:48 ::  نويسنده : ناصر علی نژاد       

من که سرگرم غمم، سر به سرم نگذارید

 

داغ مانده است شما بر جگرم نگذارید؟؟

پای نگذاشته ام بر دمتان پس لطفا

مرد باشید و قدم روی پرم نگذارید

غصه لطفی است که یک عمر خدا کرده به من

خواهشا منت غم را به سرم نگذارید

درد دلهای شما گوش فراوان دارد!

آشغال -این همه جا- پشت درم نگذارید!

خبری بهتر از این نیست که تنها بشوم

موقع رفتنتان بی خبرم نگذارید

شاعر؟
 



دو شنبه 7 آذر 1390برچسب:, :: 1:59 ::  نويسنده : ناصر علی نژاد       


 

مبداء گرایی فرهنگی در شعر منوچهر آتشی

مبداء گرایی فرهنگی در شعر منوچهر آتشی

 

ملاحظه‌ی من در این مقاله معطوف به بدوی‌گرایی و مبداءگرایی (primitivism ) در شعر منوچهر آتشی‌ست. این مبداءگرایی البته از نوع «فرهنگی»ست و نه «زمانی». در مبداء گرایی زمانی، توجه، به پدیده‌ها و دستاوردهای زندگی، فرهنگ و هنر انسان در زمان‌های گذشته است. برای نمونه: تمایل شعرای دوره‌ی بازگشت ادبی به شعرای متقدم، و یا علاقه و توجه نویسندگان و متفکران دوران رنسانس در اروپا به افکار و آثار اندیشمندان و شعرای روم و یونان باستان، و همچنین در شعر نو فارسی تمایل شاملو به استفاده از نثر بیهقی و یا نیز لحن کاربردی اخوان ثالث و شاعران بسیاری که تمایل به کاربرد نحو آرکائیک دارند مورد مثال من است. در ادبیات امروز نیز این وضعیت کاربرد دیگرگونه‌ای یافته و در آثار بسیاری از شاعران و به‌ویژه داستان‌نویسان این مورد ظاهراً و به دلیل درک نادرست به مثابه‌ی یک شگرد پست‌مدرن و تمهیدی نو به‌طور باسمه‌ای مورد استفاده قرار می‌گیرد که از منظری هرمنوتیکی، ظاهراً چون ما این وضعیت را همچون یک دال در یک زمینه‌ی جدید قرار می‌دهیم با مدلول تازه‌ای روبه‌رو هستیم. اما در عمل در این آثار به جای این‌که با یک سیستم دلالتگر جدید روبه‌رو باشیم که نتیجه‌ی یک توزیع مختلط از چندین سیستم نشانه‌ای متفاوت است همان مصالح دلالت‌گون قبلی به‌طور خام حضور دارند و پروسه‌ی جابه‌جایی و خلاصه‌سازی و نهایتاً «گذر از یک سیستم نشانه‌ای به دیگری» یا ترانهادگی (transposition) صورت نمی‌گیرد و ما نتیجتاً با وضعیتی عقیم و ابتر روبه‌رو هستیم.

اما این مبداءگرایی مورد نظر من در شعر آتشی از جنس دیگری‌ست که اصطلاحاً به آن مبداءگرایی فرهنگی می‌گوییم. در مبداءگرایی فرهنگی گرایش و تمایل به جلوه‌های طبیعی و امتناع و اجتناب از پدیده‌های مصنوعی‌ست. در واقع پدیده‌های خودجوش، طبیعی و ناب بر پدیده‌های ساختگی برتری دارند. شما صورت‌بندی بدوی‌گرایی فرهنگی را در آثار رمانتیک‌ها، سمبولیست‌ها و حتی سورئالیست‌ها هم می‌بینید. در شعر رمانتیک‌ها حس‌پذیری نیرومند و کودکانه در این راستاست. در آثار سمبولیست‌ها نمادگرایی و به زعم ایشان کنارزدن پرده‌های ظاهری اشیاء و پدیده‌ها و راه یافتن به کنه وجود اشیاء بدین منوال است و در سورئالیسم نیز تسلیم در برابر جریان ضمیر ناخودآگاه نوعی بدوی‌گرایی فرهنگی را رقم می‌زند.

در دوره‌ی شعری آتشی شما به‌طور پراکنده با وجوه رمانتیک و سمبولیستی آن روبه‌رو هستید.

یکی از مؤلفه‌های برجسته‌ی بدوی‌گرایی فرهنگی، ارجمند دانستن انسان تعلیم نیافته است که این آئین را در اصطلاح «وحشی ارجمند» یا «the noble savage» می‌گویند. ریشه‌ی تفکر وحشی ارجمند در حیات فرهنگی اروپا بر گرایش به پاکی و بیگناهی انسان اولیه و تمدن نیافته است و از جمله نویسندگانی که با این تفکر دامن زد، ژان ژاک روسو بود. روسو در کتاب امیل می‌گوید: «هر آن‌چه تازه از زیر دست آفریدگار در آمده باشد خوب است، همه‌ی چیزها در دست انسان زوال می‌پذیرد». «عبدوی جط»، «اسب سفید وحشی» و «میر مهنا» نمونه‌های کاملاً شناخته شده‌ی «وحشی ارجمند» در کارنامه‌ی شعری آتشی و در ادبیات معاصر ماست. یعنی آن‌چه که جالب توجه می‌نماید این است که رویکرد آتشی یک رویکرد کاملاً کلاسه‌بندی‌شده و در شعر غرب کاملاً مسبوق به سابقه است. ویژگی این شخصیت و اساساً ذهنیت منوچهر آتشی در شعرش کولی‌واره‌گی‌ست. این ذهنیت معطوف به گونه‌ای نیهیلیسم است. اما کدام گونه؟ نوع شرقی و عرفانی‌اش، نوع روسی‌اش و یا نوع نیچه‌ای آن؟ در نیهیلیسم از نوع شرقی و عرفانی آن اعتقاد بر این است که جهان ما جهانی غیر واقعی‌ست و وابستگی ما به این جهان وابستگی به یک توهم است و کسی که خواهان رستگاری‌ست باید آن را در خلاصی از این زندگی جست و جو کند و همچنین این نیهیلیسم از نوع روسی آن نیز نیست. نیچه با نیهیلیست روسی در این‌که جهان خالی از ارزش‌هاست اختلاف نظر ندارد، ولی ایمان آن‌ها به علم را بی‌اساس و نشان ضعف آن‌ها می‌داند. او می‌گوید در این‌جا خدایی مرده است (مذهب) و خدای دیگری آمده است (علم) همان‌طور که بازارف شخصیت معروف کتاب پدران و پسران ایوان تورگنیف می‌گوید: "یک شیمیدان خوب بیست بار مفیدتر از هر شاعری‌ست."

وجه مشترک نیهیلیسم شرقی و نیهیلیسم روسی این است که نظمی باید بر جهان حاکم باشد و جهان باید دارای هدف و معنا باشد. به عقیده‌ی نیچه خود این نگره باید دور ریخته شود. به محض این‌که این‌گونه انتظارها را کنار بگذاریم دیگر بهانه‌ای برای ناامیدی و بدبینی نخواهیم داشت. نیچه می‌گوید جهان ما هرچند از نظم و هدف تهی‌ست اما تنها جهان است.

طبیعت‌گرایی آتشی و وجوه نوستالژیک ذهنیت او و مبداءگرایی‌اش وضعیت تماماً مشترکی را با هیچ‌یک از این سه‌گانه رقم نمی‌زند. او ظاهراً کولی‌وارگی نیچه‌واری دارد که به قول ژیل دلوز نیچه خود را تا حد سایه‌ی آنان فرو می‌کاهد و از اتاقی اجاره‌ای به اتاق اجاره‌ای دیگری می‌رود اما کولی لزوماً کسی نیست که حرکت می‌کند، سفرهای در جا هم وجود دارد، سفرهای درون‌گستر. حتی از دیدگاه تاریخی کولی‌ها کسانی نیستند که همچون مهاجرین حرکت می‌کنند، برخلاف، آن‌ها کسانی هستند که حرکت نمی‌کنند، که کولی‌وارگی می‌کنند تا در جایشان بمانند و از رمزها احتراز کنند. این «و حشی ارجمند» که کولی‌وارگی می‌کند مظاهر دنیای مدرن را برنمی‌تابد. او در این‌جا به ذهنیت نیچه‌وار نزدیک نمی‌شود.

او از این‌که مأوای هایدگری‌اش مورد تهدید قرار می‌گیرد نگران است. هایدگر از رابطه‌ای خیالی با چشم‌انداز روستایی انداموار و ماقبل سرمایه‌داری و جامعه‌ی روستایی لذت می‌برد که شکل غایی تصویر طبیعت در زمانه‌ی ماست. «گذرگاه روستایی» هایدگر عاقبت به شکلی بازگشت‌ناپذیر و غیرقابل فسخ بر اثر سرمایه داری متأخر، انقلاب سبز، استعمار جدید و کلان‌شهرهایی نابود می‌شود و بزرگراه‌ها، مزارع قدیمی و زمین‌های بایر را می‌پوشاند و مأوای هایدگر به ساختمان‌های بلند‌مرتبه تبدیل می‌شود البته به قول فردریک جیمسون اگر ساختمان‌های استیجاری را به حساب نیاوریم. اما آتشی این رویکرد را در شعرش بروز نمی‌دهد و شعرش در وضعیت پیشامدرن می‌ماند. او بسیار درگیر سمبولیسم است و از عینیت‌گرایی سر باز می‌زند. او افزار مالکیت مدرن را برنمی‌تابد و به همین جهت خودش را در روستا و دشت و کوه و دریا محصور می‌کند. او به ندرت از این وضعیت خلاصی می‌یابد.

شعر «آسانسور» از مجموعه‌ی گندم و گیلاس از معدود کارهای آتشی‌ست که این دغدغه‌ها را بروز می‌دهد:

نپرسی آب چیست و علف/ چگونه می‌وزد از لای آجر و آهن؟/ (پله‌ها را که می‌پیمودی/ نفس‌زنان/ پنجره‌ای بود میان هر دو اشکوب/ و کرت سبزی/ - قاب خیال و خاطره -/ و تپه‌ای در مه/ که شقایقی بر آن می‌سوخت/ و پنجره‌ی بالاتر/ به رنگ و عبور بازت می‌گرداند/ در آسانسوری مانده‌ای امروز/ بی‌پنجره و طرح گذرگاهی./ به تکمه‌ای/ سال‌ها از خیابان دورت می‌کنند/ بی‌آن‌که به آستانه‌ای نزدیک شده باشی و به سلامی./ و بازگشت‌ات/ صعودی دوباره است/ به ژرفاهای ظلمت./ نپرسی آب چگونه است و علف/ چگونه می‌سراید از میان آجر و آهن؟/ و ریشه‌ها به سوی کدام ژرفای سیراب همهمه می‌کنند؟/ دریاب!/ که آفتاب بعدی/ شصت سال/ از کوچه‌های کودکی دورت خواهد کرد/ و پنجره‌ای نیست تا چراغ شقایقی بیاویزد/ بر تپه‌ای/ در مه.


این شعر گرچه مظاهر صنعتی را پس می‌زند اما یک شعر مدرن است به همین دلیل ساده که عناصر خیابان و مدرن را در خود دارد یعنی اتفاقی که کم‌تر در شعر آتشی روی می‌دهد. شعر «قوقولی قوقو» از مجموعه‌ی اتفاق آخر نیز همین وضعیت را دارد در ازدحام نئون‌ها و نورافکن‌ها مژدگانی کدام سپیده‌دم می‌خواهد از ما این خروس خسته‌ی ناپیدا؟

معمولاً آن‌که کولی‌وارگی می‌کند دل‌مشغولی‌های بورژوازی را ندارد. چراکه اساساً میل به تملک ندارد و تزلزل‌های یک خرده بورژوا را نخواهد داشت و بنابراین عاری از هرگونه عصبیت و تعصبی نسبت به هرچیزی‌ست .

جنوب ایران به واسطه‌ی ارتباط با دریای آزاد از دیرباز در معرض فرهنگ‌های دور و نزدیک، اروپا، افریقا، هند، اعراب حاشیه خلیج فارس بوده است و همچنین دستاوردهای مدرن ممالک غربی را در دست خود دیده است. فضای استعماری جنوب ویژگی‌های فرهنگی خاصی را دچار این منطقه کرده است: ملغمه‌ای از سنت و مدرنیته. و در نود سال گذشته روابط تولیدی و مالکیت‌افزار جدید و مدرن به واسطه‌ی صنعت نفت روابط فرهنگی خاصی را رقم زده است و در گذشته وجه ممیزی را با روابط بورژوازی ملی شکست‌خورده‌ی مرکز داشته است. پیرو این موقعیت، وضعیت شهری و مدنی خاصی در شهرهای جنوب پدید آمد، حتی شهرهایی با مناطق مشخص کارگری و کارمندی ایجاد شد و کاربرد واژگان انگلیسی به شدت بین مردم رواج پیدا کرد، این کلمات انگلیسی راه یافته به دایره‌ی واژگانی مردم جنوب عموماً اسامی اشیا و پدیده‌های مدرنی بود که مردم تازه به آن‌ها رسیده بودند، واژگانی مثل kettle (کتری)، plate (ورق)، drum (بشکه)، plug (پریز برق)، note (اسکناس)، cup (فنجان)، wire (سیم)، glass (لیوان)، spoke (چرخ)، line (خیابان)، hospita (بیمارستان)، diameter (قطر)، tomato (گوجه فرنگی)، beam (تیر)، bangle (حلقه)، slow (آهسته)، tube (لوله)، machine (مکینه، ماشین صورت تراشی)، ribbon (کش) و غیره. اما رویکرد آتشی و شاعران جنوب و موج ناب که به واسطه‌ی او معرفی می‌شوند، بر خلاف داستان‌نویسی جنوب، از این عناصر فرهنگی مدرن بهره نمی‌جویند و اتفاقاً رویکردی در تقابل با این وضعیت به خود می‌گیرند. آن‌ها وجوهی شبانی و روستایی را به تصویر می‌کشند و کاربرد عناصر طبیعی همچون علف و ستاره و اسب و ترمه در همین راستاست و البته این به معنای عدم واکنش نیست بلکه اتفاقاً کنشی تقابلی‌ست و همان‌طور که گفتم ترس و لرز ناشی از نابودی مأوای هایدگری ایشان است. آتشی بسیار دیر و در «خلیج و خزر» و در شعر بلند جاده بازارگان فضای پسا‌استعماری‌اش را و این بار خود این تقابل گذشته و حال را به رخ می‌کشد بی‌آن‌که جانبی را بگیرد.

به این بخش کوتاه از شعر سیراف از مجموعه‌ی خلیج و خزر توجه کنید:

صد گام دورتر/ راس هزارپای بد اندام/ پشت حصار سیمی پالایشگاه/ می‌پیچد/ و می‌کشد به دنبال کرم دراز مضحک خود را/ به جاده‌ی کبود «کمربندی»/ تا از «سه‌راهی جم»/ به جاده‌ی جدید بازرگانی درپیچد/ و رو به سوی سیراف/ در امتداد «خط لوله»/ از پیچ و تاب گردنه‌ها بگذرد/ و آذرخش برانگیزد/ از سنگفرش جاده‌ی ساسانی/ و آنگاه از سجاف تاقه‌ی استبرق خلیج مثل نخی عبور کند/ تا….هند./ ناگاه لیک، بولدوزری زرد/ عقرب سهمگینی ـ/ از روبه‌رو می‌آید/ راس هزار پا به سه‌راه جم/ در زیر چرخ‌های زره‌دار/ تا انتهای دم/ به «تشان» له می‌شود…

آتشی در مجموعه‌ی «خلیج و خزر» بار دیگر برای «وحشی ارجمند» دیگر خود یعنی میرمهنای خلیج مرثیه می‌خواند، و خصلت‌اش را حفظ می‌کند.

آری، نهنگ مرد/ آری، نهنگ/ در آب‌های بصره/ بر استوا و محور/ بر بادبان و بر دکل ناو خویش/ مصلوب شد/ و آن صلیب ساکت/ ترسیم نام میر مهنا شد/ بر خیزه‌های شن.

 



دو شنبه 7 آذر 1390برچسب:, :: 1:57 ::  نويسنده : ناصر علی نژاد       
دو شنبه 7 آذر 1390برچسب:, :: 1:57 ::  نويسنده : ناصر علی نژاد       
دو شنبه 7 آذر 1390برچسب:, :: 1:38 ::  نويسنده : ناصر علی نژاد       
شنبه 5 آذر 1390برچسب:, :: 20:42 ::  نويسنده : ناصر علی نژاد       
جمعه 4 آذر 1390برچسب:, :: 23:3 ::  نويسنده : ناصر علی نژاد       
دو شنبه 30 آبان 1390برچسب:, :: 22:52 ::  نويسنده : ناصر علی نژاد       

Mark R Slaughter

Beautiful One

Oh beautiful one, adorned with spell
To ravage my world as might a sweet angel.
Oh beautiful thing, so much at ease:
Allure of caressing breeze in touch gentle

برای استفاده بیشترکلیک کنید:

http://www.poemhunter.com/poem/beautiful-one-3/



ادامه مطلب ...


یک شنبه 29 آبان 1390برچسب:, :: 2:40 ::  نويسنده : ناصر علی نژاد       
پنج شنبه 26 آبان 1390برچسب:, :: 20:12 ::  نويسنده : ناصر علی نژاد       
جمعه 20 آبان 1385برچسب:, :: 1:27 ::  نويسنده : ناصر علی نژاد       

 

علامه

 

 

 

 



چهار شنبه 18 آبان 1390برچسب:, :: 18:40 ::  نويسنده : ناصر علی نژاد       

برای استفاده کلیک کنید:

The Day the World Ends: Poems



چهار شنبه 18 آبان 1390برچسب:, :: 2:47 ::  نويسنده : ناصر علی نژاد       

   Pablo Neruda

Pablo Neruda was the pen name and, later, legal name of the Chilean poet and politician Neftalí Ricardo Reyes Basoalto. He chose his pen name after Czech poet Jan Neruda

برای استفاده کلیک کنید:

http://www.poemhunter.com/pablo-neruda/



ادامه مطلب ...


دو شنبه 16 آبان 1390برچسب:, :: 2:24 ::  نويسنده : ناصر علی نژاد       
یک شنبه 15 آبان 1390برچسب:, :: 12:33 ::  نويسنده : ناصر علی نژاد       

   

    برای استفاده بیشتر از این نشریه علمی به این آدرس مراجعه کنید:

http://www.springer.com/philosophy/epistemology+and+philosophy+of+science/journal/10539



ادامه مطلب ...


سه شنبه 10 آبان 1390برچسب:, :: 1:51 ::  نويسنده : ناصر علی نژاد       

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 11 صفحه بعد

 
درباره وبلاگ

هوالمعین خوش آمدید این وبلاگ می خواهد بقدر مقدور به شکل تخصصی به علوم بپردازد ودراین راه دشوار محتاج دعای خیرو عنایت بازدیدکننده است و... ( به خاطرعظمت گوته ونیز نگاه جامع ایشان به فرهنگ شرق وغرب و...وبلاگ به تصویرش مزین شد.)
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان علامه و آدرس visdom.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 8
بازدید ماه : 148
بازدید کل : 55950
تعداد مطالب : 108
تعداد نظرات : 7
تعداد آنلاین : 1



Alternative content